جدول جو
جدول جو

معنی دل ترکان - جستجوی لغت در جدول جو

دل ترکان
زهره ترک، ترساننده، آن چه مایه ی رشک دیگری شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل گران
تصویر دل گران
ملول، آزرده، رنجیده، دل تنگ
فرهنگ فارسی عمید
(دِهْ تُ)
دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترنیان شهرستان بروجرد. واقع در 33هزارگزی شمال اشترنیان. دارای 725 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ تُ)
دهی جزء دهستان نیمور بخش حومه شهرستان محلات که در 10هزارگزی خاور محلات و 3 هزارگزی خاور راه شوسۀ دلیجان به خمین در کنار رود خانه لعل بار واقع است. محصولش غلات، پنبه و صیفی. شغل اهالی زراعت و راهش در تابستان ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(دِ گِ)
ملول. دلتنگ. (آنندراج). ناراضی. رنجیده. آزرده. (ناظم الاطباء). در تداول عامه آنرا دل ناگران گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا). بی میل. (از فرهنگ عوام) :
بتر زین برف و راه سخت آنست
که آن مه روی بر من دل گران است.
(ویس و رامین).
نگارا تا تو برمن دل گرانی
به چشم من سبک شد زندگانی
همیشه دل گران باشی به بیداد
گران باشد همیشه سنگ و فولاد.
(ویس و رامین).
دید کز جای برنخاستمش
تیره بنشست و دل گران برخاست.
خاقانی.
بی رخت باده نکردیم به جام
دل گران شیشه ز محفل برخاست.
میرمعصوم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل چرکین
تصویر دل چرکین
دلتنگ رنجیده مکدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل گران
تصویر دل گران
دلتنگ، ملول، ناراضی
فرهنگ لغت هوشیار
دلهره، دلواپسی، تپش قلب
فرهنگ گویش مازندرانی
دل چرکین، آزرده
فرهنگ گویش مازندرانی